- مشخصات كتاب
- حرف ا
- غزل شماره 1: الا يا ايها الساقي ادر كاسا و ناولها
- غزل شماره 2: صلاح كار كجا و من خراب كجا
- غزل شماره 3: اگر آن ترك شيرازي به دست آرد دل ما را
- غزل شماره 4: صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
- غزل شماره 5: دل ميرود ز دستم صاحب دلان خدا را
- غزل شماره 6: به ملازمان سلطان كه رساند اين دعا را
- غزل شماره 7: صوفي بيا كه آينه صافيست جام را
- غزل شماره 8: ساقيا برخيز و درده جام را
- غزل شماره 9: رونق عهد شباب است دگر بستان را
- غزل شماره 10: دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما
- غزل شماره 11: ساقي به نور باده برافروز جام ما
- غزل شماره 12: اي فروغ ماه حسن از روي رخشان شما
- حرف ب
- حرف ت
- غزل شماره 15: اي شاهد قدسي كه كشد بند نقابت
- غزل شماره 16: خمي كه ابروي شوخ تو در كمان انداخت
- غزل شماره 17: سينه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
- غزل شماره 18: ساقيا آمدن عيد مبارك بادت
- غزل شماره 19: اي نسيم سحر آرامگه يار كجاست
- غزل شماره 20: روزه يك سو شد و عيد آمد و دلها برخاست
- غزل شماره 21: دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست
- غزل شماره 22: چو بشنوي سخن اهل دل مگو كه خطاست
- غزل شماره 23: خيال روي تو در هر طريق همره ماست
- غزل شماره 24: مطلب طاعت و پيمان و صلاح از من مست
- غزل شماره 25: شكفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
- غزل شماره 26: زلف آشفته و خوي كرده و خندان لب و مست
- غزل شماره 27: در دير مغان آمد يارم قدحي در دست
- غزل شماره 28: به جان خواجه و حق قديم و عهد درست
- غزل شماره 29: ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است
- غزل شماره 30: زلفت هزار دل به يكي تار مو ببست
- غزل شماره 31: آن شب قدري كه گويند اهل خلوت امشب است
- غزل شماره 32: خدا چو صورت ابروي دلگشاي تو بست
- غزل شماره 33: خلوت گزيده را به تماشا چه حاجت است
- غزل شماره 34: رواق منظر چشم من آشيانه توست
- غزل شماره 35: برو به كار خود اي واعظ اين چه فريادست
- غزل شماره 36: تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست
- غزل شماره 37: بيا كه قصر امل سخت سست بنيادست
- غزل شماره 38: بي مهر رخت روز مرا نور نماندست
- غزل شماره 39: باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
- غزل شماره 40: المنه لله كه در ميكده باز است
- غزل شماره 41: اگر چه باده فرح بخش و باد گلبيز است
- غزل شماره 42: حال دل با تو گفتنم هوس است
- غزل شماره 43: صحن بستان ذوق بخش و صحبت ياران خوش است
- غزل شماره 44: كنون كه بر كف گل جام باده صاف است
- غزل شماره 45: در اين زمانه رفيقي كه خالي از خلل است
- غزل شماره 46: گل در بر و مي در كف و معشوق به كام است
- غزل شماره 47: به كوي ميكده هر سالكي كه ره دانست
- غزل شماره 48: صوفي از پرتو مي راز نهاني دانست
- غزل شماره 49: روضه خلد برين خلوت درويشان است
- غزل شماره 50: به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است
- غزل شماره 51: لعل سيراب به خون تشنه لب يار من است
- غزل شماره 52: روزگاريست كه سوداي بتان دين من است
- غزل شماره 53: منم كه گوشه ميخانه خانقاه من است
- غزل شماره 54: ز گريه مردم چشمم نشسته در خون است
- غزل شماره 55: خم زلف تو دام كفر و دين است
- غزل شماره 56: دل سراپرده محبت اوست
- غزل شماره 57: آن سيه چرده كه شيريني عالم با اوست
- غزل شماره 58: سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
- غزل شماره 59: دارم اميد عاطفتي از جانب دوست
- غزل شماره 60: آن پيك نامور كه رسيد از ديار دوست
- غزل شماره 61: صبا اگر گذري افتدت به كشور دوست
- غزل شماره 62: مرحبا اي پيك مشتاقان بده پيغام دوست
- غزل شماره 63: روي تو كس نديد و هزارت رقيب هست
- غزل شماره 64: اگر چه عرض هنر پيش يار بيادبيست
- غزل شماره 65: خوشتر ز عيش و صحبت و باغ و بهار چيست
- غزل شماره 66: بنال بلبل اگر با منت سر ياريست
- غزل شماره 67: يا رب اين شمع دل افروز ز كاشانه كيست
- غزل شماره 68: ماهم اين هفته برون رفت و به چشمم ساليست
- غزل شماره 69: كس نيست كه افتاده آن زلف دوتا نيست
- غزل شماره 70: مردم ديده ما جز به رخت ناظر نيست
- غزل شماره 71: زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست
- غزل شماره 72: راهيست راه عشق كه هيچش كناره نيست
- غزل شماره 73: روشن از پرتو رويت نظري نيست كه نيست
- غزل شماره 74: حاصل كارگه كون و مكان اين همه نيست
- غزل شماره 75: خواب آن نرگس فتان تو بي چيزي نيست
- غزل شماره 76: جز آستان توام در جهان پناهي نيست
- غزل شماره 77: بلبلي برگ گلي خوش رنگ در منقار داشت
- غزل شماره 78: ديدي كه يار جز سر جور و ستم نداشت
- غزل شماره 79: كنون كه ميدمد از بوستان نسيم بهشت
- غزل شماره 80: عيب رندان مكن اي زاهد پاكيزه سرشت
- غزل شماره 81: صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
- غزل شماره 82: آن ترك پري چهره كه دوش از بر ما رفت
- غزل شماره 83: گر ز دست زلف مشكينت خطايي رفت رفت
- غزل شماره 84: ساقي بيار باده كه ماه صيام رفت
- غزل شماره 85: شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت
- غزل شماره 86: ساقي بيا كه يار ز رخ پرده برگرفت
- غزل شماره 87: حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
- غزل شماره 88: شنيدهام سخني خوش كه پير كنعان گفت
- غزل شماره 89: يا رب سببي ساز كه يارم به سلامت
- غزل شماره 90: اي هدهد صبا به سبا ميفرستمت
- غزل شماره 91: اي غايب از نظر به خدا ميسپارمت
- غزل شماره 92: مير من خوش ميروي كاندر سر و پا ميرمت
- غزل شماره 93: چه لطف بود كه ناگاه رشحه قلمت
- غزل شماره 94: زان يار دلنوازم شكريست با شكايت
- غزل شماره 95: مدامم مست ميدارد نسيم جعد گيسويت
- حرف ث
- حرف ج
- حرف ح
- حرف خ
- حرف د
- غزل شماره 100: دي پير مي فروش كه ذكرش به خير باد
- غزل شماره 101: شراب و عيش نهان چيست كار بيبنياد
- غزل شماره 102: دوش آگهي ز يار سفركرده داد باد
- غزل شماره 103: روز وصل دوستداران ياد باد
- غزل شماره 104: جمالت آفتاب هر نظر باد
- غزل شماره 105: صوفي ار باده به اندازه خورد نوشش باد
- غزل شماره 106: تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد
- غزل شماره 107: حسن تو هميشه در فزون باد
- غزل شماره 108: خسروا گوي فلك در خم چوگان تو باد
- غزل شماره 109: دير است كه دلدار پيامي نفرستاد
- غزل شماره 110: پيرانه سرم عشق جواني به سر افتاد
- غزل شماره 111: عكس روي تو چو در آينه جام افتاد
- غزل شماره 112: آن كه رخسار تو را رنگ گل و نسرين داد
- غزل شماره 113: بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشاني داد
- غزل شماره 114: هماي اوج سعادت به دام ما افتد
- غزل شماره 115: درخت دوستي بنشان كه كام دل به بار آرد
- غزل شماره 116: كسي كه حسن و خط دوست در نظر دارد
- غزل شماره 117: دل ما به دور رويت ز چمن فراغ دارد
- غزل شماره 118: آن كس كه به دست جام دارد
- غزل شماره 119: دلي كه غيب نماي است و جام جم دارد
- غزل شماره 120: بتي دارم كه گرد گل ز سنبل سايه بان دارد
- غزل شماره 121: هر آن كو خاطر مجموع و يار نازنين دارد
- غزل شماره 122: هر آن كه جانب اهل خدا نگه دارد
- غزل شماره 123: مطرب عشق عجب ساز و نوايي دارد
- غزل شماره 124: آن كه از سنبل او غاليه تابي دارد
- غزل شماره 125: شاهد آن نيست كه مويي و مياني دارد
- غزل شماره 126: جان بي جمال جانان ميل جهان ندارد
- غزل شماره 127: روشني طلعت تو ماه ندارد
- غزل شماره 128: نيست در شهر نگاري كه دل ما ببرد
- غزل شماره 129: اگر نه باده غم دل ز ياد ما ببرد
- غزل شماره 130: سحر بلبل حكايت با صبا كرد
- غزل شماره 131: بيا كه ترك فلك خوان روزه غارت كرد
- غزل شماره 132: به آب روشن مي عارفي طهارت كرد
- غزل شماره 133: صوفي نهاد دام و سر حقه باز كرد
- غزل شماره 134: بلبلي خون دلي خورد و گلي حاصل كرد
- غزل شماره 135: چو باد عزم سر كوي يار خواهم كرد
- غزل شماره 136: دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان كرد
- غزل شماره 137: دل از من برد و روي از من نهان كرد
- غزل شماره 138: ياد باد آن كه ز ما وقت سفر ياد نكرد
- غزل شماره 139: رو بر رهش نهادم و بر من گذر نكرد
- غزل شماره 140: دلبر برفت و دلشدگان را خبر نكرد
- غزل شماره 141: ديدي اي دل كه غم عشق دگربار چه كرد
- غزل شماره 142: دوستان دختر رز توبه ز مستوري كرد
- غزل شماره 143: سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد
- غزل شماره 144: به سر جام جم آن گه نظر تواني كرد
- غزل شماره 145: چه مستيست ندانم كه رو به ما آورد
- غزل شماره 146: صبا وقت سحر بويي ز زلف يار ميآورد
- غزل شماره 147: نسيم باد صبا دوشم آگهي آورد
- غزل شماره 148: يارم چو قدح به دست گيرد
- غزل شماره 149: دلم جز مهر مه رويان طريقي بر نميگيرد
- غزل شماره 150: ساقي ار باده از اين دست به جام اندازد
- غزل شماره 151: دمي با غم به سر بردن جهان يك سر نميارزد
- غزل شماره 152: در ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد
- غزل شماره 153: سحر چون خسرو خاور علم بر كوهساران زد
- غزل شماره 154: راهي بزن كه آهي بر ساز آن توان زد
- غزل شماره 155: اگر روم ز پي اش فتنهها برانگيزد
- غزل شماره 156: به حسن و خلق و وفا كس به يار ما نرسد
- غزل شماره 157: هر كه را با خط سبزت سر سودا باشد
- غزل شماره 158: من و انكار شراب اين چه حكايت باشد
- غزل شماره 159: نقد صوفي نه همه صافي بيغش باشد
- غزل شماره 160: خوش است خلوت اگر يار يار من باشد
- غزل شماره 161: كي شعر تر انگيزد خاطر كه حزين باشد
- غزل شماره 162: خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد
- غزل شماره 163: گل بي رخ يار خوش نباشد
- غزل شماره 164: نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد
- غزل شماره 165: مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد
- غزل شماره 166: روز هجران و شب فرقت يار آخر شد
- غزل شماره 167: ستارهاي بدرخشيد و ماه مجلس شد
- غزل شماره 168: گداخت جان كه شود كار دل تمام و نشد
- غزل شماره 169: ياري اندر كس نميبينيم ياران را چه شد
- غزل شماره 170: زاهد خلوت نشين دوش به ميخانه شد
- غزل شماره 171: دوش از جناب آصف پيك بشارت آمد
- غزل شماره 172: عشق تو نهال حيرت آمد
- غزل شماره 173: در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد
- غزل شماره 174: مژده اي دل كه دگر باد صبا بازآمد
- غزل شماره 175: صبا به تهنيت پير مي فروش آمد
- غزل شماره 176: سحرم دولت بيدار به بالين آمد
- غزل شماره 177: نه هر كه چهره برافروخت دلبري داند
- غزل شماره 178: هر كه شد محرم دل در حرم يار بماند
- غزل شماره 179: رسيد مژده كه ايام غم نخواهد ماند
- غزل شماره 180: اي پسته تو خنده زده بر حديث قند
- غزل شماره 181: بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند
- غزل شماره 182: حسب حالي ننوشتي و شد ايامي چند
- غزل شماره 183: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
- غزل شماره 184: دوش ديدم كه ملايك در ميخانه زدند
- غزل شماره 185: نقدها را بود آيا كه عياري گيرند
- غزل شماره 186: گر مي فروش حاجت رندان روا كند
- غزل شماره 187: دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند
- غزل شماره 188: مرا به رندي و عشق آن فضول عيب كند
- غزل شماره 189: طاير دولت اگر باز گذاري بكند
- غزل شماره 190: كلك مشكين تو روزي كه ز ما ياد كند
- غزل شماره 191: آن كيست كز روي كرم با ما وفاداري كند
- غزل شماره 192: سرو چمان من چرا ميل چمن نميكند
- غزل شماره 193: در نظربازي ما بيخبران حيرانند
- غزل شماره 194: سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند
- غزل شماره 195: غلام نرگس مست تو تاجدارانند
- غزل شماره 196: آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند
- غزل شماره 197: شاهدان گر دلبري زين سان كنند
- غزل شماره 198: گفتم كي ام دهان و لبت كامران كنند
- غزل شماره 199: واعظان كاين جلوه در محراب و منبر ميكنند
- غزل شماره 200: داني كه چنگ و عود چه تقرير ميكنند
- غزل شماره 201: شراب بيغش و ساقي خوش دو دام رهند
- غزل شماره 202: بود آيا كه در ميكدهها بگشايند
- غزل شماره 203: سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
- غزل شماره 204: ياد باد آن كه نهانت نظري با ما بود
- غزل شماره 205: تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود
- غزل شماره 206: پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود
- غزل شماره 207: ياد باد آن كه سر كوي توام منزل بود
- غزل شماره 208: خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
- غزل شماره 209: قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود
- غزل شماره 210: دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
- غزل شماره 211: دوش ميآمد و رخساره برافروخته بود
- غزل شماره 212: يك دو جامم دي سحرگه اتفاق افتاده بود
- غزل شماره 213: گوهر مخزن اسرار همان است كه بود
- غزل شماره 214: ديدم به خواب خوش كه به دستم پياله بود
- غزل شماره 215: به كوي ميكده يا رب سحر چه مشغله بود
- غزل شماره 216: آن يار كز او خانه ما جاي پري بود
- غزل شماره 217: مسلمانان مرا وقتي دلي بود
- غزل شماره 218: در ازل هر كو به فيض دولت ارزاني بود
- غزل شماره 219: كنون كه در چمن آمد گل از عدم به وجود
- غزل شماره 220: از ديده خون دل همه بر روي ما رود
- غزل شماره 221: چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود
- غزل شماره 222: از سر كوي تو هر كو به ملالت برود
- غزل شماره 223: هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
- غزل شماره 224: خوشا دلي كه مدام از پي نظر نرود
- غزل شماره 225: ساقي حديث سرو و گل و لاله ميرود
- غزل شماره 226: ترسم كه اشك در غم ما پرده در شود
- غزل شماره 227: گر چه بر واعظ شهر اين سخن آسان نشود
- غزل شماره 228: گر من از باغ تو يك ميوه بچينم چه شود
- غزل شماره 229: بخت از دهان دوست نشانم نميدهد
- غزل شماره 230: اگر به باده مشكين دلم كشد شايد
- غزل شماره 231: گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آيد
- غزل شماره 232: بر سر آنم كه گر ز دست برآيد
- غزل شماره 233: دست از طلب ندارم تا كام من برآيد
- غزل شماره 234: چو آفتاب مي از مشرق پياله برآيد
- غزل شماره 235: زهي خجسته زماني كه يار بازآيد
- غزل شماره 236: اگر آن طاير قدسي ز درم بازآيد
- غزل شماره 237: نفس برآمد و كام از تو بر نميآيد
- غزل شماره 238: جهان بر ابروي عيد از هلال وسمه كشيد
- غزل شماره 239: رسيد مژده كه آمد بهار و سبزه دميد
- غزل شماره 240: ابر آذاري برآمد باد نوروزي وزيد
- غزل شماره 241: معاشران ز حريف شبانه ياد آريد
- غزل شماره 242: بيا كه رايت منصور پادشاه رسيد
- غزل شماره 243: بوي خوش تو هر كه ز باد صبا شنيد
- غزل شماره 244: معاشران گره از زلف يار باز كنيد
- حرف ر
- غزل شماره 245: الا اي طوطي گوياي اسرار
- غزل شماره 246: عيد است و آخر گل و ياران در انتظار
- غزل شماره 247: صبا ز منزل جانان گذر دريغ مدار
- غزل شماره 248: اي صبا نكهتي از كوي فلاني به من آر
- غزل شماره 249: اي صبا نكهتي از خاك ره يار بيار
- غزل شماره 250: روي بنماي و وجود خودم از ياد ببر
- غزل شماره 251: شب وصل است و طي شد نامه هجر
- غزل شماره 252: گر بود عمر به ميخانه رسم بار دگر
- غزل شماره 253: اي خرم از فروغ رخت لاله زار عمر
- غزل شماره 254: ديگر ز شاخ سرو سهي بلبل صبور
- غزل شماره 255: يوسف گمگشته بازآيد به كنعان غم مخور
- غزل شماره 256: نصيحتي كنمت بشنو و بهانه مگير
- غزل شماره 257: روي بنما و مرا گو كه ز جان دل برگير
- حرف ز
- غزل شماره 258: هزار شكر كه ديدم به كام خويشت باز
- غزل شماره 259: منم كه ديده به ديدار دوست كردم باز
- غزل شماره 260: اي سرو ناز حسن كه خوش ميروي به ناز
- غزل شماره 261: درآ كه در دل خسته توان درآيد باز
- غزل شماره 262: حال خونين دلان كه گويد باز
- غزل شماره 263: بيا و كشتي ما در شط شراب انداز
- غزل شماره 264: خيز و در كاسه زر آب طربناك انداز
- غزل شماره 265: برنيامد از تمناي لبت كامم هنوز
- غزل شماره 266: دلم رميده لوليوشيست شورانگيز
- حرف س
- حرف ش
- غزل شماره 272: بازآي و دل تنگ مرا مونس جان باش
- غزل شماره 273: اگر رفيق شفيقي درست پيمان باش
- غزل شماره 274: به دور لاله قدح گير و بيريا ميباش
- غزل شماره 275: صوفي گلي بچين و مرقع به خار بخش
- غزل شماره 276: باغبان گر پنج روزي صحبت گل بايدش
- غزل شماره 277: فكر بلبل همه آن است كه گل شد يارش
- غزل شماره 278: شراب تلخ ميخواهم كه مردافكن بود زورش
- غزل شماره 279: خوشا شيراز و وضع بيمثالش
- غزل شماره 280: چو برشكست صبا زلف عنبرافشانش
- غزل شماره 281: يا رب اين نوگل خندان كه سپردي به منش
- غزل شماره 282: ببرد از من قرار و طاقت و هوش
- غزل شماره 283: سحر ز هاتف غيبم رسيد مژده به گوش
- غزل شماره 284: هاتفي از گوشه ميخانه دوش
- غزل شماره 285: در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش
- غزل شماره 286: دوش با من گفت پنهان كارداني تيزهوش
- غزل شماره 287: اي همه شكل تو مطبوع و همه جاي تو خوش
- غزل شماره 288: كنار آب و پاي بيد و طبع شعر و ياري خوش
- غزل شماره 289: مجمع خوبي و لطف است عذار چو مهش
- غزل شماره 290: دلم رميده شد و غافلم من درويش
- غزل شماره 291: ما آزمودهايم در اين شهر بخت خويش
- حرف ع
- حرف غ
- حرف ف
- حرف ق
- حرف ك
- حرف ل
- غزل شماره 302: خوش خبر باشي اي نسيم شمال
- غزل شماره 303: شممت روح وداد و شمت برق وصال
- غزل شماره 304: داراي جهان نصرت دين خسرو كامل
- غزل شماره 305: به وقت گل شدم از توبه شراب خجل
- غزل شماره 306: اگر به كوي تو باشد مرا مجال وصول
- غزل شماره 307: هر نكتهاي كه گفتم در وصف آن شمايل
- غزل شماره 308: اي رخت چون خلد و لعلت سلسبيل
- حرف م
- غزل شماره 309: عشقبازي و جواني و شراب لعل فام
- غزل شماره 310: مرحبا طاير فرخ پي فرخنده پيام
- غزل شماره 311: عاشق روي جواني خوش نوخاستهام
- غزل شماره 312: بشري اذ السلامه حلت بذي سلم
- غزل شماره 313: بازآي ساقيا كه هواخواه خدمتم
- غزل شماره 314: دوش بيماري چشم تو ببرد از دستم
- غزل شماره 315: به غير از آن كه بشد دين و دانش از دستم
- غزل شماره 316: زلف بر باد مده تا ندهي بر بادم
- غزل شماره 317: فاش ميگويم و از گفته خود دلشادم
- غزل شماره 318: مرا ميبيني و هر دم زيادت ميكني دردم
- غزل شماره 319: سالها پيروي مذهب رندان كردم
- غزل شماره 320: ديشب به سيل اشك ره خواب ميزدم
- غزل شماره 321: هر چند پير و خسته دل و ناتوان شدم
- غزل شماره 322: خيال نقش تو در كارگاه ديده كشيدم
- غزل شماره 323: ز دست كوته خود زير بارم
- غزل شماره 324: گر چه افتاد ز زلفش گرهي در كارم
- غزل شماره 325: گر دست دهد خاك كف پاي نگارم
- غزل شماره 326: در نهانخانه عشرت صنمي خوش دارم
- غزل شماره 327: مرا عهديست با جانان كه تا جان در بدن دارم
- غزل شماره 328: من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم
- غزل شماره 329: جوزا سحر نهاد حمايل برابرم
- غزل شماره 330: تو همچو صبحي و من شمع خلوت سحرم
- غزل شماره 331: به تيغم گر كشد دستش نگيرم
- غزل شماره 332: مزن بر دل ز نوك غمزه تيرم
- غزل شماره 333: نماز شام غريبان چو گريه آغازم
- غزل شماره 334: گر دست رسد در سر زلفين تو بازم
- غزل شماره 335: در خرابات مغان گر گذر افتد بازم
- غزل شماره 336: مژده وصل تو كو كز سر جان برخيزم
- غزل شماره 337: چرا نه در پي عزم ديار خود باشم
- غزل شماره 338: من دوستدار روي خوش و موي دلكشم
- غزل شماره 339: خيال روي تو چون بگذرد به گلشن چشم
- غزل شماره 340: من كه از آتش دل چون خم مي در جوشم
- غزل شماره 341: گر من از سرزنش مدعيان انديشم
- غزل شماره 342: حجاب چهره جان ميشود غبار تنم
- غزل شماره 343: چل سال بيش رفت كه من لاف ميزنم
- غزل شماره 344: عمريست تا من در طلب هر روز گامي ميزنم
- غزل شماره 345: بي تو اي سرو روان با گل و گلشن چه كنم
- غزل شماره 346: من نه آن رندم كه ترك شاهد و ساغر كنم
- غزل شماره 347: صنما با غم عشق تو چه تدبير كنم
- غزل شماره 348: ديده دريا كنم و صبر به صحرا فكنم
- غزل شماره 349: دوش سوداي رخش گفتم ز سر بيرون كنم
- غزل شماره 350: به عزم توبه سحر گفتم استخاره كنم
- غزل شماره 351: حاشا كه من به موسم گل ترك مي كنم
- غزل شماره 352: روزگاري شد كه در ميخانه خدمت ميكنم
- غزل شماره 353: من ترك عشق شاهد و ساغر نميكنم
- غزل شماره 354: به مژگان سيه كردي هزاران رخنه در دينم
- غزل شماره 355: حاليا مصلحت وقت در آن ميبينم
- غزل شماره 356: گرم از دست برخيزد كه با دلدار بنشينم
- غزل شماره 357: در خرابات مغان نور خدا ميبينم
- غزل شماره 358: غم زمانه كه هيچش كران نميبينم
- غزل شماره 359: خرم آن روز كز اين منزل ويران بروم
- غزل شماره 360: گر از اين منزل ويران به سوي خانه روم
- غزل شماره 361: آن كه پامال جفا كرد چو خاك راهم
- غزل شماره 362: ديدار شد ميسر و بوس و كنار هم
- غزل شماره 363: دردم از يار است و درمان نيز هم
- غزل شماره 364: ما بي غمان مست دل از دست دادهايم
- غزل شماره 365: عمريست تا به راه غمت رو نهادهايم
- غزل شماره 366: ما بدين در نه پي حشمت و جاه آمدهايم
- غزل شماره 367: فتوي پير مغان دارم و قوليست قديم
- غزل شماره 368: خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم
- غزل شماره 369: ما ز ياران چشم ياري داشتيم
- غزل شماره 370: صلاح از ما چه ميجويي كه مستان را صلا گفتيم
- غزل شماره 371: ما درس سحر در ره ميخانه نهاديم
- غزل شماره 372: بگذار تا ز شارع ميخانه بگذريم
- غزل شماره 373: خيز تا خرقه صوفي به خرابات بريم
- غزل شماره 374: بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم
- غزل شماره 375: صوفي بيا كه خرقه سالوس بركشيم
- غزل شماره 376: دوستان وقت گل آن به كه به عشرت كوشيم
- غزل شماره 377: ما شبي دست برآريم و دعايي بكنيم
- غزل شماره 378: ما نگوييم بد و ميل به ناحق نكنيم
- غزل شماره 379: سرم خوش است و به بانگ بلند ميگويم
- غزل شماره 380: بارها گفتهام و بار دگر ميگويم
- غزل شماره 381: گر چه ما بندگان پادشهيم
- حرف ن
- غزل شماره 382: فاتحهاي چو آمدي بر سر خستهاي بخوان
- غزل شماره 383: چندان كه گفتم غم با طبيبان
- غزل شماره 384: ميسوزم از فراقت روي از جفا بگردان
- غزل شماره 385: يا رب آن آهوي مشكين به ختن بازرسان
- غزل شماره 386: خدا را كم نشين با خرقه پوشان
- غزل شماره 387: شاه شمشادقدان خسرو شيرين دهنان
- غزل شماره 388: بهار و گل طرب انگيز گشت و توبه شكن
- غزل شماره 389: چو گل هر دم به بويت جامه در تن
- غزل شماره 390: افسر سلطان گل پيدا شد از طرف چمن
- غزل شماره 391: خوشتر از فكر مي و جام چه خواهد بودن
- غزل شماره 392: داني كه چيست دولت ديدار يار ديدن
- غزل شماره 393: منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن
- غزل شماره 394: اي روي ماه منظر تو نوبهار حسن
- غزل شماره 395: گلبرگ را ز سنبل مشكين نقاب كن
- غزل شماره 396: صبح است ساقيا قدحي پرشراب كن
- غزل شماره 397: ز در درآ و شبستان ما منور كن
- غزل شماره 398: اي نور چشم من سخني هست گوش كن
- غزل شماره 399: كرشمهاي كن و بازار ساحري بشكن
- غزل شماره 400: بالابلند عشوه گر نقش باز من
- غزل شماره 401: چون شوم خاك رهش دامن بيفشاند ز من
- غزل شماره 402: نكتهاي دلكش بگويم خال آن مه رو ببين
- غزل شماره 403: شراب لعل كش و روي مه جبينان بين
- غزل شماره 404: ميفكن بر صف رندان نظري بهتر از اين
- حرف و
- غزل شماره 405: به جان پير خرابات و حق صحبت او
- غزل شماره 406: گفتا برون شدي به تماشاي ماه نو
- غزل شماره 407: مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو
- غزل شماره 408: اي آفتاب آينه دار جمال تو
- غزل شماره 409: اي خونبهاي نافه چين خاك راه تو
- غزل شماره 410: اي قباي پادشاهي راست بر بالاي تو
- غزل شماره 411: تاب بنفشه ميدهد طره مشك ساي تو
- غزل شماره 412: مرا چشميست خون افشان ز دست آن كمان ابرو
- غزل شماره 413: خط عذار يار كه بگرفت ماه از او
- غزل شماره 414: گلبن عيش ميدمد ساقي گلعذار كو
- غزل شماره 415: اي پيك راستان خبر يار ما بگو
- حرف ه
- غزل شماره 416: خنك نسيم معنبر شمامهاي دلخواه
- غزل شماره 417: عيشم مدام است از لعل دلخواه
- غزل شماره 418: گر تيغ بارد در كوي آن ماه
- غزل شماره 419: وصال او ز عمر جاودان به
- غزل شماره 420: ناگهان پرده برانداختهاي يعني چه
- غزل شماره 421: در سراي مغان رفته بود و آب زده
- غزل شماره 422: اي كه با سلسله زلف دراز آمدهاي
- غزل شماره 423: دوش رفتم به در ميكده خواب آلوده
- غزل شماره 424: از من جدا مشو كه توام نور ديدهاي
- غزل شماره 425: دامن كشان هميشد در شرب زركشيده
- غزل شماره 426: از خون دل نوشتم نزديك دوست نامه
- غزل شماره 427: چراغ روي تو را شمع گشت پروانه
- غزل شماره 428: سحرگاهان كه مخمور شبانه
- حرف ي
- غزل شماره 429: ساقي بيا كه شد قدح لاله پر ز مي
- غزل شماره 430: به صوت بلبل و قمري اگر ننوشي مي
- غزل شماره 431: لبش ميبوسم و در ميكشم مي
- غزل شماره 432: مخمور جام عشقم ساقي بده شرابي
- غزل شماره 433: اي كه بر ماه از خط مشكين نقاب انداختي
- غزل شماره 434: اي دل مباش يك دم خالي ز عشق و مستي
- غزل شماره 435: با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي
- غزل شماره 436: آن غاليه خط گر سوي ما نامه نوشتي
- غزل شماره 437: اي قصه بهشت ز كويت حكايتي
- غزل شماره 438: سبت سلمي بصدغيها فؤادي
- غزل شماره 439: ديدم به خواب دوش كه ماهي برآمدي
- غزل شماره 440: سحر با باد ميگفتم حديث آرزومندي
- غزل شماره 441: چه بودي ار دل آن ماه مهربان بودي
- غزل شماره 442: به جان او كه گرم دسترس به جان بودي
- غزل شماره 443: چو سرو اگر بخرامي دمي به گلزاري
- غزل شماره 444: شهريست پرظريفان و از هر طرف نگاري
- غزل شماره 445: تو را كه هر چه مراد است در جهان داري
- غزل شماره 446: صبا تو نكهت آن زلف مشك بو داري
- غزل شماره 447: بيا با ما مورز اين كينه داري
- غزل شماره 448: اي كه در كوي خرابات مقامي داري
- غزل شماره 449: اي كه مهجوري عشاق روا ميداري
- غزل شماره 450: روزگاريست كه ما را نگران ميداري
- غزل شماره 451: خوش كرد ياوري فلكت روز داوري
- غزل شماره 452: طفيل هستي عشقند آدمي و پري
- غزل شماره 453: اي كه دايم به خويش مغروري
- غزل شماره 454: ز كوي يار ميآيد نسيم باد نوروزي
- غزل شماره 455: عمر بگذشت به بيحاصلي و بوالهوسي
- غزل شماره 456: نوبهار است در آن كوش كه خوشدل باشي
- غزل شماره 457: هزار جهد بكردم كه يار من باشي
- غزل شماره 458: اي دل آن دم كه خراب از مي گلگون باشي
- غزل شماره 459: زين خوش رقم كه بر گل رخسار ميكشي
- غزل شماره 460: سليمي منذ حلت بالعراق
- غزل شماره 461: كتبت قصه شوقي و مدمعي باكي
- غزل شماره 462: يا مبسما يحاكي درجا من اللالي
- غزل شماره 463: سلام الله ما كر الليالي
- غزل شماره 464: بگرفت كار حسنت چون عشق من كمالي
- غزل شماره 465: رفتم به باغ صبحدمي تا چنم گلي
- غزل شماره 466: اين خرقه كه من دارم در رهن شراب اولي
- غزل شماره 467: زان مي عشق كز او پخته شود هر خامي
- غزل شماره 468: كه برد به نزد شاهان ز من گدا پيامي
- غزل شماره 469: انت روائح رند الحمي و زاد غرامي
- غزل شماره 470: سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي
- غزل شماره 471: ز دلبرم كه رساند نوازش قلمي
- غزل شماره 472: احمد الله علي معدله السلطان
- غزل شماره 473: وقت را غنيمت دان آن قدر كه بتواني
- غزل شماره 474: هواخواه توام جانا و ميدانم كه ميداني
- غزل شماره 475: گفتند خلايق كه تويي يوسف ثاني
- غزل شماره 476: نسيم صبح سعادت بدان نشان كه تو داني
- غزل شماره 477: دو يار زيرك و از باده كهن دومني
- غزل شماره 478: نوش كن جام شراب يك مني
- غزل شماره 479: صبح است و ژاله ميچكد از ابر بهمني
- غزل شماره 480: اي كه در كشتن ما هيچ مدارا نكني
- غزل شماره 481: بشنو اين نكته كه خود را ز غم آزاده كني
- غزل شماره 482: اي دل به كوي عشق گذاري نميكني
- غزل شماره 483: سحرگه ره روي در سرزميني
- غزل شماره 484: تو مگر بر لب آبي به هوس بنشيني
- غزل شماره 485: ساقيا سايه ابر است و بهار و لب جوي
- غزل شماره 486: بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوي
- غزل شماره 487: اي بيخبر بكوش كه صاحب خبر شوي
- غزل شماره 488: سحرم هاتف ميخانه به دولتخواهي
- غزل شماره 489: اي در رخ تو پيدا انوار پادشاهي
- غزل شماره 490: در همه دير مغان نيست چو من شيدايي
- غزل شماره 491: به چشم كردهام ابروي ماه سيمايي
- غزل شماره 492: سلامي چو بوي خوش آشنايي
- غزل شماره 493: اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي
- غزل شماره 494: اي دل گر از آن چاه زنخدان به درآيي
- غزل شماره 495: مي خواه و گل افشان كن از دهر چه ميجويي
غزليات حافظ
مشخصات كتاب
شماره بازیابی : 5-17969 سرشناسه : حافظ، شمس الدین محمد، - 792ق عنوان و نام پديدآور : غزلیات حافظ[نسخه خطی]/شمس الد ین محمد حافظ شیرازی (لسان الغیب -) آغاز ، انجام ، انجامه : آغاز:افتاده: ... بر آن عزمم كه گر خود میرود سر ¤ كه سر پوش از [طبق بردارم امشب] ¤ كشد نقش انالحق بر زمین خون ¤ چو منص[ور ار كشی بر دارم امشب] ¤ تو صاحب دولتی [نعمتی] من مست_ح_ق_م ¤ [زكات حسن ده خوش دارم امشب] ¤ همی ترسم [كه حافظ محو گردد ¤ از این شوری كه در سر دارم امشب]
انجام:افتاده: ... بیا که خرقه من گر چو وقف میکده هاست ¤ ز مال وقف نه بینی بنام من درمی ¤ حدیث چون و چرا درد سر دهد ایدل ¤ پیاله گیر و بیاسا ز عمر خویش دمی ... مشخصات ظاهري : 108گ، 11س؛قطع:138×188 يادداشت مشخصات ظاهری : نوع و درجه خط:نستعلیق مایل به شکسته متوسط
تزئینات متن: __
نوع و تز ئینات جلد:تیماج مشکی، مقوایی، بسیار فرسوده، حاوی لت رو خصوصيات نسخه موجود : حواشی اوراق:در حاشیه اندکی تصحیح شده و افتادگی ابیات نوشته شده است. معرفی نسخه : غزلیات حافظ به ترتیب الفبایی قافیه هاست. به سب افتادگی در آغاز و پایان، شامل بخشی از قافیه (ب) تا بخشی از قافیه (ی) است. یاداشت تملک و سجع مهر : شکل و سجع مهر:دو مهر بیضوی با نشان نیمه خوانای «.. عبده عبدالحسین..» در ص 4 ب و 32ب دیده می شود. توضیحات نسخه : نسخه بررسی شده .در آغاز و انجام افتادگی دارد.پارگی اوراق، وصالی، رطوبت دیدگی، خمیدگی لبه اوراق، نوشته های ابتدایی مالکان، لکه های گوناگون به نسخه بسیار آسیب